در این میان قوانین و آییننامههایی وجود دارد که هر ساله شرایط را مشخص میکند اما در سالهای اخیر این قوانین برای مهاجران افغان تاحدود زیادی تسهیل شده است. تاجایی که به طور مثال اکثر دانشگاهها با تخفیفهای تا ۷۰ درصدی اقدام به اخذ شهریه از اتباع افغان میکنند و آنها حتی بدون کنکور میتوانند در رشتههای علوم پزشکی تحصیل کنند. در شرایطی که بر اساس آمار قائممقام وزیر علوم در امور بینالملل بیش۴۰ هزار دانشجوی افغانی در ایران تحصیل میکنند.
پیش از ورود به بحث ابتدا باید دید که چه دانشجویی در یک کشور دانشجوی خارجی به حساب میآید. در تعریف OECD (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) دانشجوی خارجی کسی است که تابعیت کشور را ندارد اما در آن کشور تحصیل میکند. بنابراین دانشجوی خارجی اقامت دائم کشور میزبان را ندارد و مدرک قبلی خود را هم در کشور دیگری دریافت کرده است. با این تعریف دانشجویان خارجی در ایران که اغلب افغانی هستند را نمیتوان دانشجوی بینالمللی دانست. چرا که مقیم ایران هستند و بخش بزرگی از آنان دیپلم و مدرک کارشناسی خود را در ایران دریافت کردهاند.
اما دانشجویان افغان برای تحصیل در ایران چقدر باید شهریه بدهند؟ آنها برای تحصیل در نوبت روزانه باید شهریه پرداخت کنند و طبق قانون این شهریه میتواند تا ۸۰ درصد شهریه نوبت شبانه آن دانشگاه باشد. بنابراین هزینه تحصیل افغانها از شهریه نوبت شبانه دانشگاهها کمتر است. همچنین هر دانشگاهی که دانشجویان اتباع را میپذیرد طبق آییننامهای هر سال شهریه داوطلبان غیربورسی را اعلام میکند. به طور مثال دانشگاه خوارزمی شهریه سال ۱۴۰۲ خود را برای اتباع افغانستان، یمن و سوریه در مقطع کارشناسی ترمی ۸ میلیون، کارشناسی ارشد ۱۲ میلیون و دکتری ۱۸ میلیون است. البته این رقم برای رشته های علوم انسانی و رشتههای دیگر شهریه بیشتری دارند. این رقم برای دانشگاه فردوسی مشهد نیز با ۷۰ درصد تخفیف برای اتباع افغان بین ۸ تا ۱۰ میلیون است. این در حالی است که شهریه همین دانشگاه برای اتباع دیگر کشور در مقطع کارشناسی رشتههای علوم انسانی بین ۶۰۰ تا ۱۱۰۰ یورو در هر ترم است. از سوی دیگر اتباع در رشتههای علوم پزشکی شامل پزشکی، پرستاری، مامایی و رشتههای پیراپزشکی نیز میتوانند حتی بدون کنکور تحصیل کنند. بر همین اساس تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین، سالانه ۱۶۰ میلیون تومان، پرستاری و مامایی و رشتههای پیراپزشکی نیز سالانه ۶۰ میلیون تومان است.
حال باید مروری بر آمارهای داوطلبان و دانشجویان افغان در ایران داشته باشیم. در سال ۱۳۹۸ تعداد شرکتکنندگان مهاجر در کنکور سراسری بیش از ۱۰ هزار نفر بوده است. این تعداد در سال ۱۴۰۰ به ۷ هزار و ۸۴۷ نفر کاهش یافته است. با این همه طبق آمار سنجش همواره بیش از ۸۰ درصد داوطلبان مقیم غیرایرانی در کنکور دوره کارشناسی شرکت کردهاند. این آمار برای کنکور کارشناسی ارشد بین هزار تا هزار و ۲۰۰ نفر بوده از سال ۹۸ تا ۱۴۰۰ بوده است. همچنین بر اساس آمار بیشترین مهاجران شرکتکننده در کنکور را اتباع افغان تشکیل میدهند و بعد از آنها با فاصله بسیار زیاد اتباع عراقی و سپس مهاجران پاکستانی قرار دارند. به طور مثال در کنکور سراسری ۱۴۰۰ ۸ هزار و ۸۴۷ داوطلب افغان و فقط ۵۵۶ داوطلب عراقی و ۱۰۶ داوطلب پاکستانی شرکت داشتهاند. موضوعی که به خوبی نشان میدهد که بخش بسیار بزرگی از ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار مهاجر در ایران افغانها هستند. اما نکته دیگر در آمار شرکت در کنکور مهاجران نسبت بیشتر زنان داوطلب به مردان است. تا جایی که زنان در کل آمار ۶۰ درصد پذیرفتهشدگان در دانشگاه را به خود اختصاص میدهند و سهم مردان ۴۰ درصد است. این نشان میدهد که بخش عمده مردان مهاجر علاقه چندانی به تحصیل ندارند و به سرعت وارد بازار کار میشوند.
اما نکته دیگر که در آمار کنکورهای سراسری حائز اهمیت است نسبت قبولی مهاجران در دانشگاههای مختلف است. بر اساس آمارها حدود ۳ هزار و ۵۰۰ نفر از داوطلبان در آزمونهای سراسریس پذیرفته میشوند. از این تعداد سالانه حدود ۲۳ درصد یعنی ۸۰۰ نفر از داوطلبان در دوره روزانه پذیرفته شدهاند و در دوره شبانه این عدد به ۳۰۰ نفر میرسد. اغلب مهاجران در دانشگاه غیرانتفاعی و پیام نور پذیرفته میشوند. هرچند آمارها نشان میدهد که متقاضیان دانشگاه پیام نور در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ کاهشی بوده و پذیرش در دورههای روزانه دانشگاههای کشور افزایش یافته است. از بین استانهای کشور نیز استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، قم و سمنان بیشترین میزان دانشجوهای مهاجر در نوبت روزانه را دارند.
به نظر میرسد که سیاست ساماندهی مهاجران بیشتر در راستای جذب حداکثری آنها و تحصیل در بهترین دانشگاههای کشور در ازای پرداخت شهریه است. حال باید دید که سازمان ملی مهاجرت در صورت تایید شورای نگهبان طبق برنامه هفتم توسعه تشکیل میشود چه سیاستگذاریهایی در زمینه تحصیلات تکمیلی اتباع انجام خواهد داد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟